شهید یونس استادسرایی (میرزا کوچک خان)

میرزا کوچک خان جنگلی

یونس استادسرایی معروف به میرزا کوچک خان جنگلی در سال ۱۲۹۸ ه‍. ق (۱۲۵۹ش / ۱۸۸۰ م) در محله استاد سرای رشت متولد شد. چون پدر یونس، میرزا بزرگ نام داشت یونس از کودکی به میرزا کوچک و سپس به نام کوچک خان یا کوچک جنگلی شهرت یافت. وی در دوران کودکی و جوانی در صالح آباد رشت و مدرسه جامع و مدرسه محمودیه تهران صرف و نحو و مقدمات علوم دینی را فرا گرفت. اما حوادث کشور مسیر افکارش را تغییر داد و به صف مجاهدان مشروطیت پیوست.

  میرزا کوچک خان تحصیلات اولیه خود را در مدرسه حاج حسن، واقع در صالح آباد رشت و نیز مدرسه جامع گذراند. سپس به تهران عزیمت کرد و در مدرسه محمودیه حجره‌ای گرفت و به تحصیلات خویش ادامه داد. بنابر نقل رضا مظفری در کتاب مشاهیر گیلان او در آستانه نیل به مقام اجتهاد بود که تحولات ایران آن زمان مسیر زندگی‌اش را تغییر داد. شیخ یونس، عمده تحصیلات خود را نزد استادی به نام خلخالی گذراند. او شدیدا تحت تاثیر استاد و سخنان او قرار گرفت. خلخالی، مردی وارسته و نیک محضر بود، در کلاس، تنها به درس قناعت نمی‌کرد و در هر فرصتی سخن از مدینه فاضله به میان می‌آورد؛ از جامعه عاری از ظلم، جور، فقر و فساد، و از انسان کامل و کمالات و فضایل او صحبت می‌کرد.

  همزمان با اوج‌گیری نهضت مشروطه در تهران، شماری از آزادی‌خواهان رشت کانونی به نام «مجلس اتّحاد» تشکیل دادند و افرادی به عنوان فدایی گرد آوردند. میرزا کوچک خان که در آن دوران طلبه بود و افکار آزادی‌خواهانه داشت به مجلس اتحاد پیوست.

  در سال ۱۲۹۴ش به جای «مجلس اتحاد»، «هیات اتحاد اسلام» از یک گروه هفده نفری در رشت تشکیل شد. بیشتر افراد این گروه روحانی بودند و میرزا کوچک خان عضو موثر آن بود. این هیات هدف خود را خدمت به اسلام و ایران اعلام کرد و به زودی میرزا کوچک خان رهبری هیات را بر عهده گرفت. پس از اشغال نواحی شمالی ایران از سوی روسیه تزاری، هیات اتحاد اسلام به مبارزه با ارتش تزار پرداخت و یک گروه مسلح به عنوان فدایی تشکیل داد هیات اتحاد اسلام، پس از چندی به کمیته اتحاد اسلام تبدیل شد و اعضای آن به ۲۷ نفر افزایش یافت و رهبری کمیته را میرزا به عهده گرفت و تا پایان سال ۱۲۹۶ش بخش وسیعی از گیلان و قسمتی از مازندران، طارم، آستارا، طالش، کجور و تنکابن زیر نفوذ کمیته درآمد. این کمیته «نهضت جنگل» و «حزب جنگل» نیز نامیده شده است. 

  ۱۶ خرداد ۱۲۹۹ میرزا کوچک خان در شهر رشت حکومت جمهوری اعلام کرد. این اعلام درپی یک رشته تماس‌ها و گفتگوها با مقامات روسیه و کسب اطمینان از این که نیروهای مداخله‌گر آنان در شمال ایران در کار حکومت انقلابی میرزا کارشکنی نخواهند کرد، صورت گرفت و میان طرفین توافق‌هایی حاصل شد.

  در ۱۳ مرداد ۱۳۰۰ سران نهضت، دولت جمهوری شورایی گیلان را تشکیل دادند. اما با وجود تشکیل دولت جدید اختلافاتی بین اعضا ایجاد شد.

  روتشتاین در اجرای سیاست دولت شوروی در نامه‌ای به میرزا خواستار پایان دادن به نهضت شد. میرزا مسئله را منوط به در نظر گرفتن منافع مردم و دفاع از استقلال ایران به وسیله دولت مرکزی دانست ولی در ملاقات نمایندگان میرزا با روتشتاین، معلوم شد که هدف دولت شوروی از خاتمه دادن به جنبش جنگل اجرای موافقتها با دولت انگلستان بوده است.

  با ادامه اختلاف میان اعضای دولت جدید، در ۶ مهر ۱۳۰۰ تنی چند از طرفداران میرزا (بدون اطلاع میرزا) به جلسه اعضای دولت حمله کردند. این واقعه موجب بروز برخوردهای مسلحانه میان نیروهای نهضت شد و به قوای دولت مرکزی که با حمایت تسلیحاتی و شرکت افسران انگلیسی به سوی رشت حرکت می‌کردند امکان داد تا به سهولت گیلان را به تصرف درآورند. رشت به تصرف نیروهای دولتی در آمد، ولی میرزا با وجود خیانت عده‌ای از یارانش به جنگ و گریز در جنگل‌های گیلان ادامه داد.

  میرزا کوچک خان پس از حدود هفت سال مبارزه و جنگ و گریز با تعداد اندکی از یاران خود برای جمع‌آوری قوا به طرف خلخال حرکت کرد که در برف و بوران اسیر گشت و جان خود را از دست داد. با درگذشت وی در روز دوشنبه یازدهم آذر ۱۳۰۰ش نهضت جنگل به نقطه پایان خود رسید.

  جسد کوچک خان در گیلوان با مراقبت احترام‌آمیز آقا سید نصرالله گیلوانی به خاک سپرده شد. در گیلوان جسد کوچک خان به دست افراد سالار شجاع، برادر سردار مقتدر طالشی افتاد. یکی از آنان سر وی را جدا کرد که به نشانه پایان روزگار او به تهران منتقل و به سردار سپه (رضاخان) ارائه شد. در نهایت سرش در گورستان حسن‌آباد تهران در نقطه نامعلومی دفن شد که بعدا از جانب یاران جنگلی محل دفن شناسایی شد.

  چند سال پس از این واقعه که گورستان حسن‌آباد شبانه زیر و رو می‌شد تا موسسات آتش‌نشانی در آنجا مستقر شود، سر کوچک خان به وسیله آزادی‌خواهان که در لباس کارگران شب درآمده بودند ربوده شد و به وسیله میرزاخان سیگاری به رشت انتقال یافت و در اختیار کربلایی کاس آقا (حسام) معروف به خیاط که از وفاداران به آزادی بود قرار گرفت و در جلسه‌ای شبانه مورد شناسایی و تایید یاران جنگلی حاضر قرار گرفت. سپس در ایوان مرقد سلیمان داراب به امانت سپرده شد. به سال ۱۳۲۱ش جسد کوچک خان بنا به وصیتی که کرده بود با اجازه مجتهدان زمان از گیلوان به رشت انتقال یافت و بر زیر تپه‌ای مقابل بقعه سلیمان داراب به خاک سپرده شد. بعدا بر آن بارگاهی ساخته شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *