شهید علی‌اکبر قربان شیرودی

شهید علی‌اکبر قربان شیرودی، در سال ۱۳۵۱ به دوره مقدماتی آموزش خلبانی وارد گردید و پس از مدتی برای گذراندن دوره کامل به پادگان هوانیروز اصفهان منتقل شد. با اتمام دوره خلبانی بالگرد جنگنده بل ای‌اچ – ۱ کبرا به استخدام ارتش درآمد. در این ایام با شهید احمد کشوری، که از هم استانی‌هایش نیز بود، آشنا شد. در غائله کردستان و در ۲۴ سالگی به‌عنوان فرمانده خلبانان هوانیروز انتخاب شد. شیرودی در جنگ پاوه نیز نقش تعیین‌کننده‌ای درگرفتن این شهر ایفا کرد. با شروع جنگ ایران و عراق در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹به منطقه کرمانشاه رفت و در روز اول جنگ در طول ۱۲ ساعت پرواز چندین عملیات را راهبری کرد و به همین علت در ۸ مهر ۱۳۵۹ از ستوانیار سوم خلبان به درجه سروانی ارتقا یافت.

  آخرین حضور شهید شیرودی در عملیات بازی‌دراز دشت ذهاب صورت گرفت. خلبان‌یار احمد آرش، که به همراه وی در این عملیات پروازی شرکت داشت، در مورد چگونگی شهادت وی می‌گوید: در آخرین نبرد هم جانانه جنگید و بعد از آنکه چهارمین تانک دشمن را زدیم ناگهان گلوله یکی از تانک‌های عراقی به هلی‌کوپتر ما اصابت کرد. زمین و آسمان دور سر ما چرخیدند. در همان حال شیرودی که مجروح شده بود با مسلسل به تانکی که شلیک کرده بود نشانه رفت و آن را منهدم کرد. من بی‌هوش شدم و چون به هوش آمدم، دیدم از هلی‌کوپتر بیرون افتاده، بین تانک‌های خودی و دشمن سقوط کرده بودیم. او را صدا زدم اکبر اکبر! اما جوابی نداد. در همان لحظه اول شهید شده بود. گلوله از پشت کتف اصابت کرده و از جلوی سینه‌اش خارج شده بود. با تن زخمی به راه افتادم، لحظاتی بعد هلی‌کوپتری برای نجات ما آمد و مرا به بیمارستان پادگان آورد.

  شیرودی بالاترین ساعت پرواز در جنگ را در جهان داشت و با بیش از ۴۰‌ بار سانحه و بیش از ۳۰۰ مورد اصابت گلوله به هلی‌کوپترش، باز سرسختانه می‌جنگید.

  شیرودی پس از چند هزار ماموریت هوایی و انجام بالاترین پروازهای جنگی در دنیا و نجات یافتن از ۳۶۰ خطر مرگ سرانجام در آخرین عملیات پروازی خود (۸ اردیبهشت ۱۳۶۰) در منطقه بازی‌دراز، هنگامی که عراق لشکری زرهی با ۲۵۰ تانک و با پشتیبانی توپخانه و خمپاره‌انداز و چند فروند جنگنده روسی و فرانسوی، برای بازپس‌گیری ارتفاعات «بازی‌دراز» به سوی سرپل ذهاب گسیل داشته بود، به مقابله با آنان پرداخت و پس از انهدام چندین تانک از پشت سر مورد اصابت گلوله تانک قرار گرفت و به شهادت رسید.

  پیکر مطهرشیرودی در محوطه امامزاده حسین شهر شیرود تنکابن به خاک سپرده شد. 

وصیت نامه شهید علی ‌اکبر شیرودی

  هنگامی که پرواز می‌کنم احساس می‌کنم همچون عاشق به سوی معشوق خود نزدیک می‌شوم و در بازگشت هرچند پروازم موفقیت‌آمیز بوده باشد، مقداری غمگین هستم چون احساس می‌کنم هنوز خالص نشده‌ام تا به سوی خداوند برگردم. اگر برای احیای اسلام نبود، هرگز اسلحه به دست نمی‌گرفتم و به جبهه نمی‌رفتم. پیروزی‌های ما مدیون دست‌های غیبی خداوند است. این کشاورز زاده تنکابنی، سرباز ساده اسلام است و به هیچ یک از حزب‌ها و گروه‌ها وابسته نیست. آرزو دارم که جنگ تمام شود و به زادگاهم بروم و به کار کشاورزی مشغول شوم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *